نمایش دادن همه 9 نتیجه

کتاب یک زن بدبخت

۶۰,۰۰۰ تومان
دلکش‌ترین رمان براتیگان. با حضور همواره همسایه‌ی مرگ به واسطه‌ی یک لنگه کفش زنانه، که شاید از آن زنِ بدبختی باشد که در هتلی در اتاق کناری نویسنده خودش را دار زده. در هیچ کتابی فاجعه‌ی روزمرگی مانند این کتاب نمود پیدا نمی‌کند، خبری از هیچ حادثه‌ای نیست، حادثه همین روزمرگی‌های زندگی‌ست که گاهی فراموش می‌کنیم می‌تواند طاقت‌فرسا باشد؛ همین مکالمه تلفنی راه دور و پر از خش خش با فرزند، همین بارها و بارها سالاد درست کردن در آشپزخانه، همین بی‌هدف به کافه رفتن و برگشتن، همین ورورهای پای تلفن، همین گورستانی که یک زوج پیر در میانِ ویرانه‌هایش دنبال گور عزیزانشان می‌گردند... همین تنهایی... براتیگان در رمان مدعی‌ست که نمی‌خواهد این روزنوشته‌ها را بازنویسی کند. این شاید خیلی بیش از یک تصمیم در امر نوشتن برساختن یک دیدگاه باشد؛ اینکه فردی آگاه به مرگ بی‌هیچ روتوش و زیباسازی، زندگی روزمره را چگونه ثبت می‌کند. ادامه مطلب در مجله کژیسم

کتاب حکم مرگ

۶۰,۰۰۰ تومان
حکم مرگ بلانشو از فرط سادگی عجیب است! موضوع مرگ زنی‌ست که مدام در حال مردن است اما نمی‌نمیرد. اما این اصل ماجرا نیست. گرچه حس مردن در زن به زیبایی تصویر شده، اما از آن کاری‌تر، تجربه‌ی کال مردن است که در راوی شکل می‌گیرد. تجربه‌ی کال مردن. شاید باید این عبارت را روشن کنم تا همه ببینیم چقدر روشن است؛ از بیرون دیدن مردن کسی - که ممکن است نزدیک باشد یا دور - در بافت زندگی. این وضعیت تلخی‌ست که همه‌ی ما تجربه می‌کنیم؛ نه تب و تاب احتضار گریبانمان را گرفته نه سکرات مرگ، اما مردن دارد آنجا اتفاق می‌افتد. فرق تجربه‌ی میرنده با بیننده در این است که میرنده مردن را تجربه می‌کند و بیننده مرگ را. مردن اتفاق واقعی‌ست که یکبار قابل تجربه است. اما مرگ وضعیتی انتزاعی‌ست که بارها و بارها تجربه می‌شود، بی‌این‌که چیزی بر دانسته‌های ما از مردن بیفزاید. ادامه مطلب در مجله کژیسم

کتاب بیست شعر عاشقانه و یک سرود ناامیدی

۴۵,۰۰۰ تومان
به یاد می‌آورمت همان طور که در پاییز گذشته بودی کلاه طوسی و دلی آرام با جنگ شعله‌های گرگ و میش در چشم‌هایت و برگ‌های افتاده در زلال روحت   پیجیده به بازوانم همچون تاک برگ‌ها همه صدای تو بودند، آهسته و آرامش‌بخش عطشم می‌سوخت در آتشی از هیبت سنبل آبی شیرینی، تافته بر روحم ...

کتاب قرارمان رأس ساعت دلواپسی

۲۱,۰۰۰ تومان
هنوز، با تو حرف‌های نگفته‌ام، بسیار کوچه‌های نگشته‌ام، بسیار شعرهای نخوانده‌ام، بسیار...   باور کن عشق نصیب کمی نیست مثلاً، همین سری که به دار دلت آویخته‌ام