سینمای اقتباسی

نقد و بررسی «سوزاندن»: اقتباس لی چانگ دونگ از داستان هاروکی موراکامی، داستانی مسحورکننده از سرخوردگی طبقه کارگر

فیلم سوزاندن

منبع: ایندی‌وایر

ترجمه: سایت کتاب کژیسم

لی چانگ-دونگ، فیلمساز کره‌ای و هاروکی موراکامی، رمان نویس ژاپنی، تعلقات خاطر متفاوتی دارند – تنهایی و شهوت خواستن – بنابراین ترکیب استعدادهای آنها مانند یک تناسب طبیعی به نظر می‌رسد. جای تعجب نیست که «سوزاندن»، داستان کوتاه موراکامی «انبار سوزان» را به نگاهی جذاب به سرخوردگی‌های طبقه کارگر گسترش می‌دهد که در آن شخصیتی غمگین به دنبال احتمالات دست نیافتنی است.

مانند «آفتاب پنهان» و «شعر»، لی وقت خود را برای بررسی سناریویی سرشار از غم و اندوه وصف ناپذیر افرادی که در دنیای بی‌رحم هستند، صرف می‌کند. نتیجه یک شعر دلنشین و زیبا است. لی شخصیت مهجور خود را به مکان‌های غیرقابل پیش‌بینی می‌برد و او را به مسیری می‌رساند که سوالات وسوسه‌انگیز و مضامین قوی را در بر می‌گیرد.

روایت انتزاعی موراکامی الگوی ایده‌آلی برای علایق استاندارد لی فراهم می‌کند، که در نتیجه نگاهی تاریک و غالباً گیرا به وضعیت اسفبار یک مرد جوان بیگانه است. لی جونگسو (آه این یو) فردی درون گراست که در دنیای آرام خودش زندگی می‌کند و هر لحظه به دنبال فرار است. زندگی او با احتمالاتی تعریف می‌شود که فراتر از دسترس او هستند – عشق و ثروت – و این دو توسط دو شخصیت جذاب که وارد زندگی او می‌شوند، تجسم می‌شوند.

اولین احتمال در دقایق ابتدایی پدیدار می‌شود، زمانی که نویسنده بی‌کار در محله طبقه کارگر پرسه می‌زند و با هائمی (جئون جونگ سو)، زنی جوان و  پرانرژی که در یک غرفه قرعه‌کشی کار می‌کند و جونگسو را از دوران جوانی‌شان به یاد می‌آورد، برخورد می‌کند. برخلاف رفتار آرام او، دختر خودش را به او می‌چسباند و او را به آپارتمان تنگش می‌کشاند تا به او نشان دهد چگونه به گربه‌اش وقتی به مسافرت می‌رود غذا بدهد. این یک تاکتیک آسان برای کشاندن پسر به تختخواب است، و تلاش ناگهانی آنها دقایقی متوالی انجام می‌شود و با نزدیک شدن دوربین به چهره جونگسو، از حالت شهوانی به ترسناک تبدیل می‌شود. او لبخند نمی‌زند، شاید به این دلیل که هرگز دلیلی برای آن نداشته است، و چهره‌اش شوک ناگهانی مردی را منعکس می‌کند که با این واقعیت که همه چیز به نفع او پیش می‌رود، ناآشنا است.

هائمی به آفریقا می‌رود، و وقتی جونگسو برای غذا دادن به گربه به آپارتمانش می‌رود، هیچ گربه‌ای در کار نیست. آیا او همه چیز را تصور می‌کرد؟ «سوزاندن» در چنین عدم قطعیت‌هایی معلق است و در عین حال جزئیات پیش پا افتاده‌ای را که بقیه دنیای جونگسو را تعریف می‌کنند، نشان می‌دهد. هیچ چیز در زندگی به نفع او نیست: در حالی که او با مشکلات حقوقی فزاینده پدر زندانی خود در حین رسیدگی به مزرعه پیرمرد دست و پنجه نرم می‌کند، نمی‌تواند هیچ گونه حمایتی از سوی همسایگان خود جلب کند و آرزوهای حرفه‌ای‌ او برآورده نشده باقی می‌مانند.

بعد همه چیز عجیب می‌شود. یک روز، هائمی با پارتنری جدید از آفریقا برمی‌گردد، یک شخصیت فوق‌العاده کاریزماتیک با نامی آمریکایی: بن ((استیون یون، “مردگان متحرک”))، غریبه‌ای ثروتمند و قاطع که وقتی با جونگسو مواجه می‌شود به او لبخند می‌زند. جونگسو نمی‌تواند بگوید آیا این پسر برای هائمی سرگرمی است یا یکی از آن شرکای جنسی و شوک آرام او از شرایط جدید در آستانه یک شوخی تلخ است. او نمی‌تواند با تعجب به این زوج خیره نشود و کلماتی را برای توضیح جذابیت بن بیان می‌کند. او به هائمی می‌گوید: «او گتسبی بزرگ است.»

خود بن از موقعیت ممتاز خود استقبال می‌کند – یون در حال ظهور، یک ستاره در حال ظهور در ایالات متحده، برای این نقش کاملاً مناسب است – و وقتی سه نفر دور هم جمع می‌شوند تا سیگار بکشند، او فلسفه‌ای بی‌خیال درباره جهان دارد که تنفر جونگسو را عمیق‌تر می‌کند.. کارگردان این درام فریبنده را با دیالوگ‌هایی که در لبه غزلیات شناور است عمیق‌تر می‌کند. بن می‌گوید: «من نمی‌توانم به یاد بیاورم که تا به حال اشک ریخته باشم، بنابراین هیچ مدرکی دال بر غم من وجود ندارد.»

فیلم سوزاندن بن

فیلم‌های لی چانگ‌دونگ معمولاً از یک مکان شروع می‌شوند و با عمیق‌تر شدن وسواس‌های شخصیت‌هایش به مسیرهای جدیدی کشیده می‌شوند. زمانی که بن اعتراف می‌کند «سوزاندن» به یک تریلر روان‌شناختی جذاب تبدیل می‌شود: یک سرگرمی مخفی از سوزاندن گلخانه‌ها (همان انبار در داستان موراکامی). باز هم، جونگسو نمی‌داند چه چیزی را باور کند: آیا بن واقعاً یک آتش افروز دیوانه است یا فقط دارد سربه سر او می‌گذارد؟ او باید بداند، و بنابراین به دنبال گلخانه‌های اطراف می‌رود تا بفهمد آیا بن قصد دارد هر یک از آنها را شعله ور کند یا خیر، و اینکه آیا خودش انگیزه‌های مخرب را دارد یا خیر. این دوره‌های اضطراب بدون دیالوگ به «سرگیجه» و وهم‌انگیز بودن شاعرانه‌شان نزدیک می‌شوند و این یکی از بهترین فیلم‌سازی‌های لی تا به امروز است – وقتی روایت به اوج داستان موراکامی می‌رسد، به زمینی ناشناخته می‌رویم.

«سوزاندن» از آنجا به پیشرفت خود ادامه می‌دهد، بن و هائمی در حالی که جونگسو به رفتار آنها علاقه پیدا می‌کند، به دنیای او سرک می‌کشند. فیلم از یک سبک صبورانه و طبیعت گرایانه به لحظات عمیق اکسپرسیونیستی تغییر می‌کند که قبل از اینکه به همان سرعت از بین برود، در روایت جریان می‌یابد. یکی از لحظات چشمگیر زمانی است که هائمی در حالی که در حال رقص آهسته در فضای باز است، تاپ خود را در می‌آورد، با موسیقی جاز می‌رقصد- سپس اشک می‌ریزد. اینکه آیا این رویداد همانطور که ما می‌بینیم رخ می‌دهد یا نشان دهنده درک خود لی از شخصیت است، هنوز مشخص نیست.

عکس سه نفری سوزاندن

در همین حال، «سوزاندن» تعلق خاطر خود را بر طبقه اجتماعی آشکار می‌کند. گاهی اوقات، فیلمساز دست خود را بیش از حد رو می‌کند. اما فیلم تضاد قابل توجهی را بین محدودیت‌های دنیای جونگسو و آسایش معمولی بن به نمایش می‌گذارد. وقتی بن به جونگسو می‌گوید که «هیچ درست یا غلطی وجود ندارد، فقط اخلاقِ طبیعت است»، او زمینه را برای تلاش جونگسو برای تجسم این احساسات در یک مسابقه نهایی تکان دهنده آماده می‌کند.

انتهای داستان، بسیاری از کارهای لی را به تصویر می‌کشد که اغلب زمان زیادی را صرف می‌کنند تا به آرامی وارد ذهن مخاطب شوند و سپس به سمتی تیره و ناامیدانه متمایل شوند. این اوج، ممکن است رضایت ما را جلب نکند، اما با هماهنگی کامل با همه چیزی که تا آنجا رخ داده، می‌تواند احتمالات بی‌شماری باز بگذارد. هائمی ممکن است تصویری از دختری غیر واقعی باشد که خواسته‌های عمیق جونگسو را نمایان می‌کند و بن ممکن است نمایانگر اعتماد به نفسی باشد که هر جا جونگسو می‌رود، از دست می‌دهد، اما جونگسو به عنوان یک راوی غیرقابل اعتماد شناخته می‌شود بنابراین «سوزاندن» شما را مجبور می‌سازد رویدادها را همانند او به صورت بی‌طرف در نظر بگیرید.

«لذتی ندارد که همیشه جدی باشی»، بن به جونگسو انگیزه می‌دهد و در واقع «سوزاندن» نیز در برخی موارد به این نکته نیاز دارد، زیرا سینمای لی چانگ-دونگ بر روی لحظاتی سنگین و تأمل‌برانگیز تمرکز می‌کند. «سوزاندن» داستان مردی را روایت می‌کند که در دنیای بیرون بیدار می‌شود، تا متوجه شود دنیا هیچ وقت دست از اذیت کردن او برنمیدارد.

داستان انبار سوزان را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برای خرید کتاب‌های موراکامی به این صفحه مراجعه کنید.

+ posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *