رمان, رمان ترجمه, معرفی کتاب

معرفی کتاب یک زن بدبخت

Featured Video Play Icon

دلکش‌ترین رمان براتیگان.

با حضور همواره همسایه‌ی مرگ به واسطه‌ی یک لنگه کفش زنانه، که شاید از آن زنِ بدبختی باشد که در هتلی در اتاق کناری نویسنده خودش را دار زده.

در هیچ کتابی فاجعه‌ی روزمرگی مانند این کتاب نمود پیدا نمی‌کند، خبری از هیچ حادثه‌ای نیست، حادثه همین روزمرگی‌های زندگی‌ست که گاهی فراموش می‌کنیم می‌تواند طاقت‌فرسا باشد؛

همین مکالمه تلفنی راه دور و پر از خش خش با فرزند، همین بارها و بارها سالاد درست کردن در آشپزخانه، همین بی‌هدف به کافه رفتن و برگشتن، همین ورورهای پای تلفن، همین گورستانی که یک زوج پیر در میانِ ویرانه‌هایش دنبال گور عزیزانشان می‌گردند… همین تنهایی… براتیگان در رمان مدعی‌ست که نمی‌خواهد این روزنوشته‌ها را بازنویسی کند. این شاید خیلی بیش از یک تصمیم در امر نوشتن برساختن یک دیدگاه باشد؛

اینکه فردی آگاه به مرگ بی‌هیچ روتوش و زیباسازی، زندگی روزمره را چگونه ثبت می‌کند.

در این کتاب در پس همه‌ی طنز و تلخی‌های براتیگان همان حرف‌های همیشگی نیز پیدا می‌شود؛ قدر یکدیگر بدانیم و این حرف‌ها. اما جان‌مایه‌ی فلسفی کار این است که واقعاً زندگی بیهوده‌تر از آن است که آدمی زندگی نکند؛ هرچند بیهوده‌تر از آن هم هست که آدم زندگی کند. پس می‌ماند حدفاصل این انتخاب که انسان مرگ را برگزیند یا زندگی را. درست همین، همین حدفاصلِ انتخاب. همین‌جایی که آدم باید زندگی کند.

برای خرید کتاب یک زن بدبخت به صفحه محصول مراجعه کنید.

خرید کتاب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *