رمان, رمان ترجمه, معرفی کتاب

معرفی کتاب انگار آنجا نیستم

Featured Video Play Icon

نش و بهت در ساخت و روایت اول شخص رمان حیرت‌انگیز است؛ گویی زن راوی در یک ترس‌خوردگی مهیب یکریز و مداوم حرف می‌زند. حرف می‌زند تا فراموش نکند. که فراموش نشود.

منظر در سرتاسر رمان مانند پنجره‌ی کوچک بازداشتگاه محدود است، و فاصله‌ای که از این منظر میان سربازان متجاوزان و زندانیان ایجاد می‌شود، بر هولناکی رمان می‌افزاید.

این رمان به شکل شکوهمندی – اگرچه نفرت‌انگیز – واقعه‌ی نسل‌کشی بوسنی و هرزگوین را به نمایش می‌گذارد؛ این رفتار چندش‌انگیز بشر متمدن را که خودش را برتر تصور می‌کند؛ و قومی را واجد شرایط منقرض شدن؛

در میان جانداران تنها انسان است که فکر می‌کند می‌تواند برای سعادت، جهنم پدید آورد. همه‌ی جانداران اگر می‌کشند برای بقای حیات است، این تنها انسان است که حیات را قربانیِ توهماتش می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *